پیشینه واژه خالی بندی و حرف مفت...

پیشینه واژه خالی بندی

نمی دونم شما تا حالا در مورد واژه "خالی بندی" فکر کردین که ممکنه سابقه دیرینه ای هم واسه خودش داشته باشه؟

این روزها عبارت خالی بندی به معنی دروغ گفتن و لاف زدن رایج شده است اما پیشینه این واژه به دهها سال پیش یعنی زمان سلطنت رضا شاه بر می گردد! نقل می کنند که در زمان رضاشاه به دلیل کمبود اسلحه، بعضی از پاسبانهایی که گشت می دادند فقط غلاف خالی اسلحه یعنی همان جلدی که اسلحه در آن قرار می گیرد را روی کمرشان می بستند و در واقع اسلحه ای در کار نبود. دزدها و شبگردها وقتی متوجه این قضیه شدند برای این که همدیگر را مطلع کنند به هم می گفتند که طرف "خالی بسته" و منظورشون این بود که فلان پاسبان اسلحه ندارد و...

 

نقل می کنند که در زمان رضاشاه به دلیل کمبود اسلحه، بعضی از پاسبانهایی که گشت می دادند فقط غلاف خالی اسلحه یعنی همان جلدی که اسلحه در آن قرار می گیرد را روی کمرشان می بستند و در واقع اسلحه ای در کار نبود. دزدها و شبگردها وقتی متوجه این قضیه شدند برای این که همدیگر را مطلع کنند به هم می گفتند که طرف "خالی بسته" و منظورشون این بود که فلان پاسبان اسلحه ندارد و...

و غلاف خالی اسلحه را دور کمرش بسته به این معنی که در واقع برای ترساندن ما بلوف می زند که اسلحه دارد و روی همین اصل بود که واژه خالی بندی رواج پیدا کرد.

 

 

 

پیشینه واژه حرف مفت

 واژه حرف مفت

وقتی ناصر الدین شاه دستگاه تلگراف را به ایران آورد و در تهران نخستین تلگرافخانه افتتاح شد. مردم به این دستگاه تازه بی اعتماد بودند، برای همین، سلطان صاحبقران اجازه داد که مردم یکی-دو روزی پیام های خود را رایگان به شهر های دیگر بفرستند. وزیر تلگراف استدلال کرده بود که ایرانی ها ضرب المثلی دارند که می گوید "مفت باشد. کوفت باشد". یعنی هر چه که مفت باشد مردم از آن استقبال می کنند. همین طور هم شد. مردم کم کم و با ترس برای فرستادن پیام هایشان راهی تلگرافخانه شدند. دولت وقت، چند روزی را به این منوال گذراند و وقتی که تلگرافخانه جا افتاد و دیگر کسی تلگرافخانه را به شعبده و جادو مرتبط نکرد مخبر الدوله دستور داد بر سردر تلگرافخانه نوشتند:

"از امروز حرف مفت قبول نمی شود."

می گویند "حرف مفت" از آن زمان به زبان فارسی راه پیدا کرد.

 

 

 

 

 

معنای کلمه استکان

 

آیا می دانید چرا از کلمه استکان استفاده می کنیم؟

در زمان های قدیم هنگامی که هندو ها با کشور های عربی مراوده تجاری داشتند برای نوشیدن چای به همراه خود پیاله هایی را به این کشور ها خصوصا عراق و شام قدیم آوردند که در آن کشور ها به بیاله معروف شد. پس از آن اروپاییانی که برای تجارت به کشورهای عربی سفر می کردند چون در کشورشان از فنجان برای نوشیدن چای یا قهوه استفاده می کردند هنگام بازگشت به کشورشان این پیاله ها را به عنوان یادگاری می بردند و آن را

East Tea Can

می نامیدند یعنی یک ظرف چای شرقی. به تدریج این کلمه به کشور های شرقی بازگشت و در آنجا متداول شد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد